عصر ایران؛ فرشاد قوشچی* - دانشجویان و روند توسعه کیفی آموزش عالی ایران، همچون جامعۀ ایرانی به ویژه در دو دهۀ گذشته به سوی شکاف طبقاتی هرچه بیشتر میل می کند.
همانطور که در جامعه متأسفانه طبقۀ متوسط هر روز نحیفتر شده و به تدریج به جامعۀ فرودست مالی میپیوندد و تنها طبقۀ کوچکی از ثروتمندان و برخورداران از منابع این کشور بهرهمندند در دانشگاهها و الگوی عملی و رفتاری دانشجویان نیز چیزی شبیه شرایط جامعه البته با معنایی متفاوت حاکم است.
عده ای از دانشآموزان پُرتلاش و درسخوان درصدد دستیابی به کُرسیهایی در دانشگاههای برتر و رشتههای پرطرفدارند، آنهم نه بخاطر اینکه در آینده برای ارتقای سطح علمی ایران نقشی ایفا کنند، بلکه برای آنکه موفقیت و موقعیت به دست آمده، سکوی پرتابی برای مهاجرت به دانشگاههای اروپایی، آمریکا یا کانادا و اخذ پذیرش از آنجا باشد.
آمار بالای مهاجرت نخبگان و به تعبیر صحیحتر کوشندگان علم و دانش که آحاد جامعه ، حتی مسئولین مملکتی به این معضل معترف هستند و البته گاهی از بیان آن شانه خالی می کنند، خود شاهد این مدعاست و دلیلی متقن بر فرار،کوچ و مهاجرت دانش آموختگان یا هر اصطلاحی است که البته اصل موضوع را خالی از هر مناقشه می کند.
دلیل واضح آن هم این است که دانشگاهیان و دانشآموخته گان اولاً در کشورشان آنگونه که شایسته است قدر نمیبینند، دوم اینکه اصولاً کار ، شغل یا فعالیت مناسبی که در شأن و منزلتشان باشد وجود ندارد.
سوم آن که پس از تلاش بی وقفه و فراوان در امر تحصیل به رفاه نسبی که در خور آنهاست دست نمییابند و عاقبت اینکه به عینه مشاهده میکنند اکثر مسئولیت های اجرایی و مناصب و جایگاه های تخصصی و حاکمیتی در اختیار کسانی است که با لابی و رانت به آن رسیده و لیاقت آن مقام را ندارند.
بنابراین چارهای غیر از مهاجرت در برابر خود نمیبینند. وگرنه آنها از سایر افراد اگر بیشتر عشق به وطن نداشته باشند کمتر هم ندارند.
بنابراین تکلیف جامعۀ علمی و الیت ایران حتی در آیندهای نزدیک به روشنی آشکار است؛ جامعهای بیرمق وکم بازده که امکانی برای توسعه کشور فراهم نمیآورد.
به خصوص اینکه اخیراً عادت مالوف ایرانی آن شده هر فردی به هر ترتیب وارد دانشگاه شود در خیلی از دانشگاههای کشور و در اکثر رشتهها به آن علت که ظرفیتهای خالی زیادی وجود دارد بدون هیچ برنامه و هدفی مشغول تحصیلاند و به آسانی هم فارغ التحصیل میشوند. در این میان البته کسانی که در بستری آماده فقط به سودای دست یافتن به مدرک به آنجا آمده اند از همه انتفاع بیشتری می برند. چون از روابط و رانت کافی برای طی کردن پله های ترقی در مسئولیت های اجتماعی و ثروت اندوزی شخصی برخوردارند و فقط نیاز به الصاق مدرک و عناوینی مانند دکتر و مهندس به سینه مبارک دارند که آنهم به سادگی قابل حصول است.
میماند عده معدودی از دانشجویان که در بعضی دانشگاهها تبدیل به یک کنشگر اجتماعی یا سیاسی مستقل می شوند که در شرایط فعلی اوقات خوشی نداشته و با گرفتاری های مختلفی درگیر هستند و روزگار اغلب ایشان را پس از چند سال به پشیمانی از راهی که رفته اند وا می دارد.
حال در این وانفسا باید مشخص کرد وقتی که از روز دانشجو و تجلیل از آنها سخن به میان میآید، دقیقاً مراد و منظور کدام گروه از دانشجویاناند؟!
---------------------------------
*دانشیار دانشگاه